سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هیچ مال از خرد سودمندتر نیست ، و هیچ تنهایى ترسناکتر از خود پسندیدن ، و هیچ خرد چون تدبیر اندیشیدن ، و هیچ بزرگوارى چون پرهیزگارى ، و هیچ همنشین چون خوى نیکو ، و هیچ میراث چون فرهیخته شدن ، و هیچ راهبر چون با عنایت خدا همراه بودن ، و هیچ سوداگرى چون کردار نیک ورزیدن ، و هیچ سود چون ثواب اندوختن ، و هیچ پارسایى چون باز ایستادن هنگام ندانستن احکام ، و هیچ زهد چون نخواستن حرام ، و هیچ دانش چون به تفکر پرداختن ، و هیچ عبادت چون واجبها را ادا ساختن ، و هیچ ایمان چون آزرم و شکیبایى و هیچ حسب چون فروتنى ، و هیچ شرف چون دانایى ، و هیچ عزت چون بردبار بودن ، و هیچ پشتیبان استوارتر از رأى زدن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :5
کل بازدید :26487
تعداد کل یاداشته ها : 22
103/2/22
7:42 ع

 شعر «شانه ­های تو» از خانم خدیجه پنجی انصافا زیباست مخصوصا که حال و هوای دلها هم رمضونیه !

(دو، چهار، چهار، سه، چهار)، منزل خداست؟

الو! سلام؛ این منم، مزاحمی که آشناست

هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است

ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست

شما که گفته ­اید پاسخ سلام واجب است

به ما که می ­رسد، حساب بنده ­هایتان جداست؟

الو! دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد

خرابی از دل من است یا که عیب از سیمهاست؟

خدا! صدای تو نمی­ رسد، کمی بلندتر

صدای من چطور؟ خوب و صاف و واضح و رساست؟

اگر اجازه می ­دهی برات درد دل کنم

شنیده­ ام که گریه بر تمام دردها شفاست!

خدا مرا بغل کن، کمی نوازشم بده

حضور دستهای تو، عجیب گرم و باصفاست!

سر مرا به شانه ­ات بگیر تا سبک شوم

پناهگاه این دل شکسته شانه ی شماست

خدا مرا ببخش باز هم مزاحمت شدم

دوباره زنگ می ­زنم، دوباره تا خدا، خداست!